خانه » کوچینگ مدیران (مسیر موفقیت کسب و کار!)
در مواجهه با تغییرات سریع و چالشهایی که در هر نوع بیزینسی رخ میدهد، شرکتها متوجه شدهاند که نمیتوان از مدیران انتظار داشت که همه پاسخها را داشته باشند؛ لازم به ذکر است رهبری، فرماندهی و کنترل افراد در کسبوکارها دیگر کارساز نیست در نتیجه، بسیاری از شرکتها به سمت مدل مربیگری یا کوچ حرکت کردهاند؛ مدیران در سبک مدیریتی کوچینگ به جای دستوردادن با پرسیدن سؤالات و ارائه پشتیبانی و راهنمایی، حل چالشهای مختلف در کسبوکار را بسیار آسانتر میکنند. با توجه به همین شرایط پیش آمده بسیاری در صدد آن برآمدند تا به کوچینگ مدیران بپردازند؛ اگر شما هم قصد دارید تا بیشتر با این موضوع آشنا شوید، پیشنهاد میکنیم تا این مقاله را در سایت کوچینگ پریسا احمدی منش به هیچ عنوان از دست ندهید.
به عنوان یک مدیر، احتمالاً برای کسبوکار و بیزینستان میدانید که چه کاری باید انجام شود؛ مدیران قرن بیست و یکم بهسادگی نمیتوانند همه پاسخهای درست را در رابطه با هر مشکلی در بیزینس داشته باشند و در همین راستا است که کوچینگ مدیران شکل گرفته است.
برای رویارویی با این واقعیت جدید، شرکتها از شیوههای سنتی فرماندهی و کنترل فاصله گرفته و به سمت چیزی بسیار متفاوت حرکت میکنند؛ مدلی که در آن مدیران به جای دستوردادن، پشتیبانی و راهنمایی میکنند، و کارکنان یاد میگیرند که چگونه با محیطهای دائماً در حال تغییر به روشهایی سازگار شوند. لازم به ذکر است که در این مسیر نقش مدیر، به طور خلاصه، تبدیلشدن به یک مربی است.
باید توجه داشته باشیم که وقتی در مورد کوچینگ صحبت میکنیم، منظور ما چیزی فراتر از تلاشهای مشاورانی است که برای کمک به مدیران در ایجاد مهارتهای شخصی و حرفهای خود استخدام میشوند. مشاوره در هر کسبوکاری الزامی و امری انکارناپذیر است، اما کوچینگی که ما در مورد آن صحبت میکنیم توسط افراد داخل سازمان در حال انجام و اجرا میشود و با مشاوره عادی کمی متفاوت است.
در حقیقت این مفهوم از کوچینگ مدیران بیانگر یک تحول است. کوچینگ و مربیگری دیگر فقط یک شکل برای به اشتراک گذاشتن آنچه میدانید با فردی کمتجربهتر نیست. همانطور که سر جان ویتمور، یکی از چهرههای برجسته در این زمینه، آن را تعریف کرد، مربیگری حرفهای شامل «باز کردن پتانسیل افراد برای به حداکثر رساندن عملکردشان» است. بهترین تمرین کنندگان بر هر دو بخش این فرایند (انتقال دانش و کمک به دیگران برای کشف آن) تسلط دارند و میتوانند هر دو را در موقعیتهای مختلف به طرز هنرمندانه و دقیقی انجام دهند.
در مطالعهای، 3761 مدیر مهارتهای کوچینگ خود را ارزیابی کردند و سپس ارزیابیهای آنها با افرادی که با آنها کار میکردند مقایسه شد. نتایج بهخوبی هماهنگ نبودند. 24 درصد از مدیران به طور قابلتوجهی تواناییهای خود را بیش از حد ارزیابی کردند و خود را بالاتر از حد متوسط ارزیابی کردند در حالی که همکارانشان آنها را در یک سوم پایین گروه قرار دادند. این یک عدم تطابق آشکار در کوچینگ مدیران است. نویسندگان این مطالعه نوشتند: «اگر فکر میکنید مربی خوبی هستید، در واقع اینطور نیستید، این دادهها نشان میدهد که ممکن است خیلی بدتر از آن چیزی باشید که تصور میکردید.»
پس میتوان نتیجه گرفت که اگر در حال حاضر صاحب کسبوکاری هستید و فکر میکنید که هم اکنون به عنوان یک مربی خوب میتوانید عمل کنید، احتمالاً اشتباه کنید و نیاز است تا به درستی آموزش ببینید و کوچینگ مدیران را نحو احسنت فرا بگیرید.
کوچینگ کسبوکار و مدیران یکی از شاخههای کوچینگ است که مرتبط با رشد کسبوکارهاست و در سطوح مختلف سازمانی قابل اجرا است. به طور مثال برای مدیر عامل، مدیران ارشد، مدیران اجرایی، مدیران منابع انسانی و ….
همهی ما میدانیم که مهمترین کار یک مدیر تصمیمگیری است و نتایج آینده کسبوکار از تصمیمهای امروز مدیر، ناشی میشود. یک مدیر با همراهی یک کوچ میتواند تصمیمهای درستی بگیرد و برای اجرایی کردن آنها برنامهریزی درستی داشته باشد؛ همچنین در این مسیر باانگیزه باقی بماند تا وجود تغییرات مثبت را در کسبوکارش دائمی کند.
میتوان گفت کوچینگ همانند یک شتابدهنده شخصی برای مدیران عمل میکند و در واقع نقش یک کاتالیزور را دارد زیرا علاوه بر توسعه مهارت های فردی و رهبری، باعث کسب دستاوردهای بزرگتری در کسبوکارها خواهد شد. (در این میان یک نوع کوچینگ تحت عنوان کوچینگ شخصی هم وجود دارد که به این موضوع اشاره میکند.)
رهبران تأثیرگذاری که در دنیا شناخته شده هستند مانند “بیل گیتس” همیشه اظهار داشتهاند که برای پیشرفت در کار خود از کوچها استفاده میکنند. شما میتوانید هم برای خود و هم برای کارمندان خود، کوچ داشته باشید. رسالت یک کوچ کمک به رهبران موفق برای دستیابی به تغییرات مثبت در رفتار است که این تغییر در واقع تغییر در خودشان، افرادشان و تیمهایشان است. (در دوره تربیت کوچ به صورت مفصل راجع به این موضوع صحبت میکنیم.) علاوه بر جلسات کوچینگ اختصاصی، آموزش مهارتهای پایه کوچینگ (شامل پرسشگری مؤثر، همدلی، بازخورد دادن، قضاوت نکردن و …) میتواند نقش بسیار مؤثری در بهبود ارتباطات و افزایش رضایتمندی مدیران و پرسنل داشته باشد.
در هر روز، خواستههایی که مدیران با آن مواجه هستند بسیار زیاد است. آنها نه تنها مجبورند تا رهبران ارشد خود را مدیریت کنند، بلکه آنها باید تیمهای خود را مدیریت کنند و نظم دهند. مدیران باید مراقب اجرای استراتژی و اولویتهای سازمانی باشند که توسط افراد بالاتر از آنها تعیین میشود، در حالی که باید به همان اندازه مراقب ایجاد مهارتها، استعدادها و بهرهوری تیم خود باشند. در واقع کوچینگ مدیران به این صورت است که با استراتژی و هوشمندانه عملکردن میتوانند همه این کارها را بهخوبی انجام دهند.
اما سؤال این است که چگونه یک مدیر چنین چالشهایی را پشت سر میگذارد؟ خب، پاسخ یک کلمه است، کوچینگ اعضای تیمشان.
کوچینگ مدیران به اعضای تیم کمک میکند تا در جایی که برای پاسخهای خود راهحلهایی پیدا میکنند، اتکا به خود و استقلال خود را توسعه دهند. همچنین به کارمندان این فرصت را میدهد که با مشکلات دست و پنجه نرم کنند، در حالی که آنها به سمت راهحلها آموزش داده میشوند. کوچینگ همچنین یک جو انگیزشی و محرک ایجاد میکند که کارکنان را به سمت اوج عملکرد سوق میدهد. به طور خلاصه، کوچینگ یک مهارت مؤثر است که همه مدیران باید آن را توسعه داده و از آن استفاده کنند؛ بنابراین، با کوچینگ مدیران و کارمندان، یک مدیر میتواند تیم خود را بهتر تجهیز کند که نتیجهی این کار ارتقا و پیشرفت در هر حوزهای خواهد بود.
اما یک سؤال میتواند این موضوع باشد که یک مدیر مربی چه ویژگیهایی باید داشته باشد، در ادامه مطلب به این موضوع خواهیم پرداخت.
همه ما میدانیم که خوب گوشدادن به موضوعات مختلف میتواند برای هرکداممان در هر روز بسیار پر چالش باشد؛ برای یک مدیر، فشار برای رعایت ددلاینها، انجام کار و حل مشکلات میتواند مانع از گوشدادن مؤثر به کارمندان خود شود؛ بنابراین، اولین قدم در کوچینگ مدیران درست گوشدادن است.
یکی از اصلیترین ویژگیهایی که یک مربی در بحث کوچینگ میتواند داشته باشد، سؤال پرسیدن است. از آن جایی که مدیران به قدری عادت دارند که به دیگران بگویند چه کاری انجام دهند که تبدیل یک مدیر به مربی شاید چندان کار آسانی نباشد، اما با رعایت همین ویژگیهایی که در کوچینگ مدیران به شما میگوییم، میتوانید بهترین تغییر را داشته باشید. ایجاد مهارت پرسیدن سؤال قبل از ارائه ایدهها یا توصیههای خود به زمان نیاز دارد. پرسیدن سؤالات از کارکنان کمک میکند تا چندین مهارت مانند تفکر انتقادی، هوش سازمانی و حل مسئله را تقویت کنند.
به عنوان یک مدیر متعهد شوید که مهارتها و شایستگیهای خود را ارتقا دهید. اگر به طور مستمر در حال یادگیری نیستید، چرا کارمندان شما باید این کار را انجام دهند؟ با مثال رهبری کنید و خواهید دید که تیم شما هم همین کار را میکند.
نشان دهید که به موفقیت کارکنان خود علاقهمند هستید. درباره اینکه شغلشان چه آینده و تأثیری دارد، یا اینکه چگونه نقش خود را در شرکت در حال پیشرفت میبینند، سؤال بپرسید. حتی اگر هنوز برنامهای تنظیم نکرده باشند، این سؤالات باعث میشود که در مورد شغل خود و آنچه میخواهند در سازمان به دست آورند فکر کنند.
لازم به ذکر است که اینها تمام آن چه باید یک مربی بداند نیست و این لیست ادامه دارد که در مقالات بعدی حتماً با آنها بیشتر آشنا خواهید شد.
ما در دنیایی از تغییرات و چالشها زندگی میکنیم. مدیران موفق باید به طور فزایندهای تخصص صنعتی و عملکردی خود را با ظرفیت عمومی برای یادگیری تکمیل کنند و همچنین آنها باید این ظرفیت را در افرادی که نظارت میکنند توسعه دهند. در حوزهی کوچینگ مدیران باید بدانید که این افراد دیگر نمیتوانند بهسادگی فقط فرمان دهند و کنترل کنند. در عوض، با حمایت کامل، آنها باید خود را به عنوان مربیانی که وظیفه آنها جلب انرژی، خلاقیت و یادگیری از افرادی است که با آنها کار میکنند، دوباره شکوفا شود و خواهید دید که کسبوکارتان چگونه پیشرفت خواهد کرد. با تشکر از شما که وقت ارزشمندتان را در اختیار ما گذاشتید و به مطالعه این مقاله با موضوع کوچینگ مدیران پرداختید.
مربی تخصصی کوچینگ و شخصیت شناسی ،مشاور توسعه فردی و شغلی [ پیج اینستاگرام P_AhmadiManesh ]