آنچه در این مطلب، مطالعه میفرمایید:
Toggleبرای اینکه بدانید فکری یا احساسی هستید، باید تفاوت افراد منطقی و احساسی را بدانید و راجع به آموزش شخصیت شناسی و تست ام بی تی ای، اطلاعات داشته باشید. فکری و احساسی بودن دو موردی هستند که در روبروی هم قرار دارند. یعنی اگر شما 40 درصد فکری یا منطقی باشید، 60 درصد احساسی هستید. در حالت کلی تعریف پایه و علمی احساسی یا منطقی بودن بهصورت زیر است:
Feeling احساسی بودن یعنی تصمیمگیری بر اساس ارزشهای شخصی (منطق شخصی) و تأثیر تصمیم بر دیگران |
Thinking فکری (منطقی) بودن یعنی تصمیم گری بهصورت غیرشخصی (منطق عمومی) و بر مبنای سود و زیان |
تفاوت افراد منطقی و احساسی
بر اساس تعریف پایه که در بالا گفته شد، تصمیم های افراد فکری و منطقی ممکن است گاهی در تضاد با منافع دوستان و نزدیکانشان باشد اما این سبب نمیشود که در تصمیم خود تجدیدنظر کنند؛ زیرا مبنای اصلی آن ها برای تصمیمگیری، اصول منطقی، سود و زیان، مزایا و معایب، هزینهها و فرصتها است نه تأثیر تصمیمشان در زندگی دیگران!
فکریها مثل حسابدارها در مواقع تصمیمگیری، جدول تراز سود و زیان در ذهنشان ترسیم میکنند و گفته میشود رفتار تاجر گونه دارند.
برعکس افراد احساسی بهای زیادی برای احساسات خود و دیگران قائل هستند، تصمیمهای افراد احساسی طبق معیارهای شخصی و دوست دارم دوست ندارم های خودشان است. اینکه دوست دارند چه کاری انجام دهند، دوست دارند چه فردی را استخدام کنند، صرفنظر از اینکه آیا این دوست داشتن به منفعت آنان است یا نه؟ همچنین گاهی به دلیل تأثیر تصمیمشان بر زندگی دیگران، تصمیماتی میگیرند که برای خودشان مفید نیست.
خصوصیات افراد منطقی (فکری)
ویژگی های افراد فکری(منطقی)، به شرح زیر است:
✅ برای منطق، عدالت و انصاف بیش از احساس، اهمیت قایلاند.
به عنوان مثال اگر یک فکری قصد دعوت کردن فردی را داشته باشد به این توجه می کند که طرف مقابل چند بار او را دعوت کرده است و به نظرش این کار بسیار منطقی و درست است!
✅ کمتر تشکر و قدردانی می کنند.
✅ بهراحتی نه میگویند.
✅ افراد فکری ممکن است سنگدل، سرد و نچسب بهحساب آیند.
فکریها، چون رویکردشان در تصمیمگیری، دودوتاچهارتا است نه توجه به احساسات دیگران، معمولاً توسط دیگران سنگدل بهحساب میآیند که لزوماً درست نیست!
✅ ویژگی دیگر افراد فکری این است که معمولاً به این متهم شوند که بیاحساس هستند.
البته همانطور که تأکید کردم افراد فکری هم، احساس دارند و این تصور دیگران به دلیل رویکرد تصمیمگیری افراد فکری است لذا به افراد احساسی پیشنهاد میکنم که در روابط با افراد فکری، از این بابت آشفته و ناراحت نشوند و تصور نکنند که طرف مقابلشان نسبت به آنها احساس ندارد!
✅ به حقیقت بیش از رعایت ادب بها میدهند
بهعنوانمثال اگر همسر یک فرد فکری، لباسی بپوشد که به نظر آن فرد فکری، مناسب مهمانی امروز نیست، حتی اگر بداند که همسرش ناراحت میشود، نظرش را به او میگوید و توجیهش این است که اگر من همسرم را دوست دارم باید عیبش را بگویم تا اصلاح شود.
✅ افراد فکری بهراحتی انتقاد میکنند
✅ انتقاد منطقی را بهراحتی میپذیرند
اگر انتقادی به این افراد شود که منطقی نباشد، میشنوند اما آشفته نمیشوند و اگر منطقی باشد به آن ترتیب اثر میدهند.
✅ ویژگی دیگر افراد فکری این است تحلیلگر هستند
✅ توانایی تجزیهوتحلیل اطلاعات را دارند و از آن برای رسیدن به نتایج و تصمیمگیری منطقی استفاده میکنند.
✅ در خرج کردن ملاحظه گرند
✅ احساسات و حال دیگران را کمتر متوجه میشوند
افراد فکری نسبت به افراد احساسی، بهصورت ذاتی، کمتر متوجه ناراحتی اطرافیانشان میشوند اما دیگران این رفتار را به بیتوجهی افراد فکری نسبت میدهند.
✅ معمولاً مهارت همدلیشان ضعیف است
✅ برای افراد فکری، سازمان، هدف و ضوابط مهمتر از آدمها است.
خصوصیات افراد احساسی
ویژگی های افراد احساسی، به شرح زیر است:
✅ برای احساس ارزش فراوان قائلاند و به طور طبیعی تمایل به راضی کردن دیگران دارند
✅ افراد احساسی، زیاد تشکر و قدردانی میکنند
✅ برای افراد احساسی ، نه گفتن سخت است
✅ بسیار مهربان، گرم و صمیمی هستند
✅ شاید به این متهم شوند که منطق ندارند
✅ به رعایت ادب بیش از حقیقت بها میدهند
✅ انتقادکردن زیاد از دیگران را دوست ندارند
✅ اگر کسی از آنها انتقاد کند، آشفته و ناراحت میشوند و انتقادها را شخصیسازی میکنند
✅ افراد احساسی با قدردانی دیگران، انگیزه پیدا میکنند
✅ خرید احساسی بیشتر انجام میدهند
✅ به احساسات و حال دیگران بسیار توجه دارند و از خشنود کردن دیگران لذت میبرند
✅ مهارت همدلیشان قوی است
✅ آدمها و روابط برایشان مهم هستند.
منطق عمومی و منطق شخصی
به طور کلی افراد با شرکت در دوره آموزش شخصیت شناسی یا کوچینگ توسعه فردی میتوانند شخصیت درون خود را ارتقا دهند. یکی دیگر از تفاوت های افراد منطقی و احساسی در منطق عمومی و منطق شخصی است.
منطق عمومی، مواردی است که عموم آدمها آن را میپذیرند و موضوع شخصی در آن دخیل نیست اما منطق شخصی، مواردی است که فقط برای خود شخص مهم است و عموم آدمها آن را متوجه نمیشوند.
شاید تصور کنید تصمیمگیری به روش احساسی، غیرمنطقی است؟
اما عموماً اینطور نیست و فکری و احساسی بودن، هر دو روشهای منطقی هستند اما در جریان تصمیمگیری از ملاکهای متفاوتی استفاده میکنند هرچند هر دو نوع این تصمیم در مواقعی میتوانند نامناسب و در مواقعی مناسب باشند.
شاید مانند شرکتکنندگان دورههای آموزشیام، بپرسید که گاهی از روش احساسی و گاهی از روش فکری تصمیمگیری میکنم حالا تکلیف من چیست؟
در پاسخ به این سؤال، تأکید میکنم که مانند سایر ترجیحات MBTI، اولاً همه افراد از هر دو روش میتوانند استفاده کنند اما ترجیحی که در اکثر اوقات از آن استفاده میکنیم بیشتر ملاک است، اینکه کدامیک از این دو ترجیح را به شکل طبیعی و ناخودآگاه انتخاب میکنیم و حال خودمان با آن تصمیم بهتر است، تیپ شخصیتی ما را تعیین میکند و همچنین توجه داشته باشید که هیچکدام از ما 100% فکری و یا 100% احساسی نیستیم!
دوماً فکریها هم دارای احساس و عواطف هستند، از سوی دیگر، احساسیها هم منطق دارند اما اینکه در لحظه تصمیمگیری احساس غالب شود یا منطق، ترجیح ما را تعیین میکند.
منطقی یا احساسی؟!!
امیدوارم تا اینجا به پاسخ این سوال رسیده باشید که من منطقی هستم یا احساسی؟ اما جهت درک بیشتر موضوع، به مثال زیر توجه کنید:
پدری را در نظر بگیرید که با اصرار شدید و گریههای فرزندش برای خرید گوشی موبایل مواجه است این پدر احساس دارد، فرزندش را دوست میدارد و گریههای فرزندش باعث ناراحتی او میشود و به لحاظ احساسی دوست دارد فرزندش را با خرید گوشی موبایل خوشحال کند، از طرفی این پدر منطق هم دارد و میداند که گوشی موبایل برای کودک در این سن مناسب نیست.
در نهایت اگر احساس بر منطق غالب باشد و این پدر برای فرزندش گوشی موبایل بخرد، این پدر ترجیح احساسی دارد و اگر منطق غالب شود، این پدر ترجیح فکری دارد.
بهعنوان یک راهنمایی دیگر جهت تشخیص ترجیح فکری یا احساسی، فکر کنید اگر در مثالهای مذکور و یا موارد مدنظر خودتان، مخالف تصمیم فعلی را انجام بدهید حالتان با آن تصمیم چگونه است؟ و همچنین فکر کنید اگر تحمیلی روی شما نباشد ترجیح شما کدام مدل تصمیمگیری است؟
نکاتی مهم برای افراد احساسی
اگر به این نتیجه رسیدهاید که شما فردی احساسی هستید پیشنهاد میشود این بخش را مطالعه کنید تا اطلاعات جامعتری در رابطه با شخصیت خود داشته باشید.
- نظر خود را بیان کنید، همه چیز را به دیگران نسپارید
- از حق و حقوق خود دفاع کنید. در برابر ظلم و زورگویی خنثی عمل نکنید
- سعی کنید در ارتباط با افراد منطقی، از احساسات خود کمتر صحبت کنید
- قبل از تصمیم گیری کمی احساسات خود را نادیده بگیرید و خود را بجای فردی منطقی تصور کنید
- در محل کار رفتار حمایتگرانه خود را کنترل کنید و بیش از حد با همکاران خود همدلی نداشته باشید
- در انتقاد خود از دیگران سعی بر این داشته باشید که در قالبی انتقاد کنید که فرد ناراحت نشود یا سوء برداشت نکند
- سعی کنید در انتقاد کردن شخصی عمل نکنید
- سعی کنید کارهای تحلیلی و منطقی بیشتری را انجام دهید
نکاتی مهم برای افراد منطقی
در صورتی که شما فردی با شخصیت منطقی هستید نکاتی را در ادامه آوردهایم که میتواند به شما در شناخت بهتر شخصیتتان کمک کند.
- به تاثیر بازخوردتان روی دیگران توجه داشته باشید
- سعی بر این داشته باشید که کارهایتان را با دید مثبت شروع کنید
- در انتقاد کردن از سایرین به این توجه داشته باشید که به فرد مقابل آسیب نزنید
- در نظر داشته باشید که ممکن است افراد برای تلاشهایشان نیز به تشویق نیاز داشته باشند
- سعی کنید اگر کسی را از خود رنجاندهاید از او عذرخواهی کنید
- در بحث با دیگران به منطق آنها نیز احترام بگذارید
- سعی کنید از کتابهایی برای شناخت احساساتتان بهره ببرید
- به احساسات هم فکر کنید، سعی کنید احساسات دیگران را در نظر بگیرید