آنچه در این مطلب، مطالعه میفرمایید:
Toggleتمام صاحبان کسب و کار میدانند که مهمترین سرمایهای که در اختیار دارند ، سرمایههای انسانی است. MBTI به سازمانها کمک میکند تا برای درک و شناخت صحیح از افراد در جلسات استخدام، مذاکره، فروش و همچنین رهبری و تیمداری بسیار قدرتمندتر از پیش عمل کنند. تیپ شناسی شخصیتی MBTI در بسیاری از شاخههای علم مدیریت کاربرد دارد از جمله این شاخهها عبارتند از:
- مدیریت منابع انسانی
- مدیریت فروش و بازاریابی
- مدیریت برندینگ
- مدیریت استراتژیک
- مدیریت پروژه
- کوچینگ و منتورینگ
- رهبری و لیدرشیپ
- مدیریت رفتار سازمانی
با تسلط بر شخصیت شناسی MBTI میتوانید تیپ شخصیتی افراد را تشخیص دهید و فرایند متقاعدسازی آنها را بسیار ساده تر طی کنی. تسلط بر MBTI نه تنها در مذاکرات حرفهای، بلکه در روابط روزانه نیز به شما کمک میکند تا تعاملات اثر بخشتری داشته باشید. همچنین با یافتن تیپ شخصیتی، مسیر شغلی مناسب افراد سازمان را شناسایی خواهید کرد و استعدادهایشان را کشف میکنید.
MBTI پراستفادهترین ابزار شخصیتشناسی در تمام دنیاست به طوری که هر سال بیش از سه و نیم میلیون نفر در سراسر دنیا تیپ شخصیتی خودشان را به کمک پرسشنامه رسمی MBTI شناسایی میکنند.
چنانچه نسبت به انجام تست mbti تمایل دارید میتوانید از طریق آکادمی پریسا احمدی منش اقدام کنید.
مطابق آماری که در وبسایت مجله فوربس منتشر شده، حدود ۸۰ درصد از زیر مجموعههای شرکت Fortune برای بهبود روابط میان اعضا و ارتقای کار تیمی در سازمان از ابزار ) MBTI در کنار پرسشنامهها و مدلهای دیگر) استفاده میکنند.
یادگیری مهارت MBTI در کنار تست مربوطه به سازمانها کمک میکند نقاط ضعف و قوت کارکنانشان را دقیقتر بشناسند. همچنین باعث میشود با انواع مختلف شیوههای ارتباطی آشنا شوند .
در مدل MBTI مجموعاً شانزده تیپ شخصیتی داریم که هر کس به یکی از این تیپهای شخصیتی تعلق دارد. وقتی تیپ شخصیتی درست افراد معلوم میشود آنها به بینش جدید و تازهای در مورد خودشان و توانمندیهایشان دست خواهند یافت.
دانستن تیپ شخصیتی به افراد کمک میکند درک بهتری از نحوه کار کردن، مدیریت زمان، حل مسئله، تصمیمگیری و مدیریت استرس بر اساس تیپ شخصیتی خودشان به دست آورند.
در ادامه به تعدادی از مزیتهایی که استفاده از مدل MBTI میتواند برای سازمانها به همراه داشته باشد اشاره میکنیم:
1- استخدام و نگهداشت پرسنل
با استفاده از روش بین المللی MBTI، تیپهای مختلف شخصیتی شناخته شده و شغل یا سمت مناسب با هر تیپ و همچنین تعامل بین تیپهای شخصیتی و عملکرد و بهره وری آنها و روشهای بهبود عملکرد هر تیپ شخصیتی کشف خواهد شد.
به عنوان یک قاعده کلی هر چه جنبههای بیشتری از شخصیت فرد (توانمندیها، علایق و ارزشهای انسانی)
با کاری که انجام میدهد هماهنگی داشته باشد، شخص از کاری که میکند راضیتر خواهد بود.
این روش در سطوح مختلف مدیریتی سازمان، جهت استفاده بهینه از منابع انسانی و افزایش بهره وری نیروها، کمک شایانی مینماید و همچنین در سطوح فردی نیز در سایه شناخت و درک متقابل افراد و مدیران و هدایت پتانسیل درونیشان در مسیری صحیح و کارآمد تر، شاهد پیشرفت قابل ملاحظه ای خواهیم بود.
لازم به ذکر است که معمولا مهارتهای کاری را به دو دسته مهارتهای نرم (softskills) و مهارتهای سخت
(hard skills) تقسیم میکنند.
مهارتهای سخت همان تخصص و یا فنون حرفهای هستند که فرد برای انجام کار خاصی نیاز اولیه و مبرم دارد، مثل توانایی کار با ابزارها، تجربه اجرای فرایندها، توانایی کار با نرم افزارها، دانستن روندها و …
اما مهارتهای نرم چیزهایی از قبیل نظم ، قدرت حل مساله و مدیریت، مهارتهای ارتباطی، توانایی کار گروهی، توانایی برنامه ریزی و به ثمر رساندن پروژه، وقت شناسی، خلاقیت، توانایی رهبری و … و از همه مهمتر صداقت و تعهد هستند.
چرا میگوییم مهارتهای نرم در سازمانها مهم هستند؟
خیلی از مدیران کسب و کارها تمام تمرکزشان را معطوف به مهارتهای سخت گزینههای استخدامی موجود میکنند اگر به دنبال گزینهای هستید که مهارت یا تجربه خاصی داشته باشد، ممکن است دچار اشتباه بزرگی شوید. به استناد کتاب «IQ رهبری»، تقریباً نیمی از استخدامهای جدید، تنها ظرف ۱۸ ماه با شکست رو به رو میشوند و تنها ۱۱ درصد از این شکستها بر اثر ضعف نیروی استخدامی در زمینه مهارتهای سخت است.
این که تنها بر روی مهارتهای سخت تمرکز داشته باشید، نه تنها ریسک شکست در استخدام را بالا میبرد، بلکه ممکن است باعث صرف هزینههای گزافی برای شما شود.
اما اگر آنها مهارتهای نرم را نداشته باشند در نهایت تخصصشان به منفعت کارفرما نخواهد بود و نمیتوانند پروژههای تخصصیشان را مدیریت و به سرانجام برسانند.
مهارت ارتباط موثر مهمترین و تاثیرگذارترین مهارت، برای دستیابی به موفقیت در فضای کار است و میتوان گفت بدون فراگیری MBTI ارتباط موثر در سازمانها میسر نیست. که این ارتباط شامل ارتباط بین مدیر و کارمند، ارتباط بین کارمندان و ارتباط بین مشتری و فروشنده میباشد.
2- گروهبندی و تشکیل تیمهای کاری:
MBTI اطلاعات بسیار خوبی در زمینه نحوه کار کردن افراد به دست میدهد. بر اساس اطلاعات به دست آمده از تیپ شخصیتی افراد میتوانیم بفهمیم هر کس ترجیح میدهد به چه شکلی کار کند و در نتیجه هر کس را در جایگاهی قرار خواهیم داد که به طور طبیعی برای آن جایگاه ساخته شده است.
ضمناً به کمک MBTI میتوانیم اطلاعات ارزشمندی درباره مدل ارتباطی افراد به دست آوریم و بفهمیم تعارضهای احتمالی میان افراد چه خواهد بود و چگونه میتوان آنها را مدیریت کرد. به عبارتی مهارت ارتباطی اعضای سازمان با یکدیگر بهبود خواهد یافت.
مدیرانی که میخواهند از ابزار MBTI در سازمانشان استفاده کنند، میتوانند چیدمان اعضا در سازمان و در گروهها را به ترتیبی انجام دهند که تعارض و اصطکاک میان آنها به حداقل برسد و نقاط ضعف یکی از اعضا با نقطه قوت دیگری پوشش داده شود.
3- تسهیل ارتباط میان اعضا
شاید تصور ما این باشد که مهمترین چالشهای هر مدیر اجرایی یا مدیر پروژه در سازمانها مشکلات فنی یا مالی است. اما حقیقت این است که اغلب، مسئله تفاوتهای شخصیتی افراد و هماهنگ ساختن آنها بیش از هر چیز دیگری تبدیل به یک چالش میشود.
معمولاً اگر اعضای گروه از تیپ شخصیتی خودشان و دیگران آگاه باشند، بهتر میتوانند با یکدیگر ارتباط برقرار کنند.علاوه بر این مدیر یک مجموعه با آگاهی از تیپ شخصیتی کارمندانش از شیوه کار کردن آنها مطلع میشود و بهتر میفهمد که نیازها و مهارتهای اصلی هر یک از اعضا چیست.
4- انگیزش کارمندان
اگر مدیر باتجربهای باشید به خوبی میدانید که نمیتوان به همه افراد به شیوهای یکسان انگیزه داد. در واقع هر کس از منبعی متفاوت انگیزه میگیرد و ما نمیتوانیم با رویکرد و روشی مشابه، همه را برانگیخته کنیم.
روشی که یک نفر را به خوبی از نظر روحی شارژ میکند ممکن است برای شخصی دیگر نامناسب باشد و انگیزه خاصی به او ندهد. اما آشنایی با تیپ شخصیتی این مشکل را تا حد زیادی حل میکند. وقتی یک مدیر تیپ شخصیتی کارمندانش را میداند، عوامل انگیزه دهنده آنها را هم خواهد شناخت و در نتیجه مدیریت قویتری روی کارکنانش اعمال خواهد نمود.
به عنوان مثال، فرض کنید یکی از کارمندان شما برای شروع کاری که بر عهدهاش گذاشتهاید نیاز به شنیدن توضیحات منطقی، مستدل و دوراندیشانه دارد، در این صورت کار کردن روی آن پروژه برایش منطقی و معقول خواهد بود و تمام انرژیاش را صرف آن کار خواهد کرد.
شخصی دیگر ممکن است چندان نیازمند بازخورد شما نباشد اما همکار او با تیپ شخصیتی دیگر کاملاً احتیاج به دریافت بازخورد از جانب شما داشته باشد. مثلاً برای او مهم است که وقتی پروژهای را به خوبی انجام میدهد مورد تحسین و تمجید قرار بگیرد.
5- تعارض کمتر، راندمان بیشتر
طبیعی است که بپذیریم نحوه دریافت اطلاعات در هر یک از ما به شیوههای مختلفی انجام میشود. از طرفی هر کس این اطلاعات دریافت شده را به شیوههای متفاوتی «پردازش» میکند. حتماً قبول دارید که اینها تفاوتهای مهمی هستند که خودشان را در محیط کار به خوبی نشان میدهند. به عنوان رهبر یا مدیر یک سازمان حتماً دوست دارید افرادی را در سازمان گرد هم آورید که بتوانید از پتانسیلها و مواهب بالقوهای که درون آنهاست بیشترین بهره را ببرید.
حالا فرض کنید اگر بخواهید آزمون و خطا کنید و به مرور زمان و با کسب تجربههای تلخ کاری از کارمندانتان شناخت و آگاهی به دست آورید، چه هزینههای هنگفتی باید برای کسب این آگاهی و شناخت پرداخت کنید.
آشنایی با تئوری MBTI و شناخت تیپ شخصیتی کارمندان به شما کمک میکند بدون این که هزینه بالایی بپردازید و زمان زیادی را از دست بدهید، کارمندانتان را در محیط کار بشناسید و از نقاط قوت آنها در جایی که مناسب است استفاده کنید.
در نتیجه وقتی مطمئن باشید که هر کس در جایی قرار گرفته که برای آن ساخته شده است، راندمان نهایی سازمان افزایش پیدا خواهد کرد،کارمندان با رضایت شغلی بالاتری در محل کار حاضر میشوند و به شکل مؤثرتری با هم ارتباط برقرار میکنند. همه اینها منجر به این میشود که سازمان، خدمات با کیفیتی را به مشتریان ارائه کند و در نتیجه رضایت مشتریان، باعث سود بیشتر و رشد سازمان خواهد شد.
6- افزایش فروش و بهینه سازی تبلیغات
مصرفکنندگان صرفاً به دنبال خرید یک کالا نیستند. آنها در عین حال میخواهند نیازهای خود را ارضا یا مسائل و مشکلاتشان را نیز حل کنند. از آن جایی که بخشی از این نگرش با توجه به شخصیت درونی فرد شکل میگیرد، بررسی شخصیت مصرفکنندگان اهمیت مییابد.
تقسیمبندی مصرفکنندگان بر اساس خصوصیات مشترک شخصیتی یکی از روشهای طبقهبندی مشتریان در بازاریابی به شمار میرود. که در کنار سایر طبقه بندی میبایست رعایت شود.
حقایقی درباره MBTI سازمانی:
نزدیک به ۸۰ درصد کمپانیهای لیست Fortune 100 به منظور افزایش بهرهوری افراد و سازمانشان از MBTI استفاده میکنند. منظور از لیست Fortune 100، صد شرکت برتر در ایالات متحده است.
مطابق یکی از گزارشهای سایت Business Insider، ابزار MBTI مورد استفاده یکی از بزرگترین صندوقهای سرمایهگذاری دنیا (Bridgewater Associates) است.
سایت مجمع جهانی اقتصاد (World Economic Forum) هم در یکی از مقالات خود به موضوع مناسبترین شغل از نظر تیپ شخصیتی MBTI اشاره کرده است. در همین مقاله به تعدادی از کمپانیهای بزرگ در آمریکا که از این ابزار استفاده میکنند اشاره شده است.
سازمانهای بزرگِ دیگری که از این ابزار MBTI یا پرسشنامه طبایع کرسی استفاده میکنند شامل: Bank of America، U.S Air Force، IBM, Coca Cola هستند.
پیشرفت بیشتر در کسب و کار با شخصیت شناسی کارمندان
زمانی که تصمیم دارید وظایفی را به کارمندان خود محول کنید، باید از توانایی آنها اطلاع داشته باشید تا بتوانید بهترین وظایف را به آنها محول کنید. در ادامه انواع شخصیت در فضای کار را بررسی خواهیم کرد:
- افرادی که بسیار متعهد هستند.
- افرادی که حرفهایشان قابل اعتماد و معتبر نیست.
- افرادی که با دیگران ارتباط کمی میگیرند و تنهایی را ترجیح میدهند.
- افرادی که سطح علمی بالایی و برای هر مشکلی راه حلی دارند.
- افرادی که به دنبال فرار از کارها هستند.
- افرادی که بسیار پر حرف هستند و وقت دیگران را میگیرند.
- افرادی که جو بر آنها تاثیر زیادی میگذارد. این افراد استرس خود را به دیگران منتقل میکنند.
- افرادی که خونسرد هستند و شما را دعوت به آرامش میکنند.
- افرادی که شوخ هستند و گاهی با شوخیهایشان باعث آزار شما میشوند.
- افرادی که هوش بالایی دارند و همیشه بهترین راه حل را از میان راههای موجود انتخاب میکنند.
اگر برایتان سوال است که شخصیت شناسی از دیگران چه تاثیری بر کسب و کار دارد باید به این موضوع اشاره کنیم که اگر دید درستی از کارکنان خود داشته باشید، میتوانید با توجه به توانایی آنها وظایفی را به آنان محول کنید که به بهترین شکل ممکن از پس آن بر آیند.